سه‌شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۹۲

از علی دايی تا كريم انصاری فر،از "بی شرف" تا "ايران پر از ترك خره"!


بدون شك علي دايي اردبيلي پر افتخارترين و بزرگترين بازيكن تاريخ فوتبال ايران و حتي آسياست.در كنار او كريم باقري تبريزي يكي از معدود بازيكنان ايراني بود كه فراتر از بازيكنان آسيايي بازي مي كرد،شايد در عين كسب افتخارات فراوان،اين دو بازيكن به آنچه كه مستحق آن بودند نيز نرسيدند. كدام آذربايجاني مي توانست به اين بازيكنان افتخار نكند!؟
دليل اصلي شكر آب شدن روابط هواداران تراختوري با علي كريمي،حمايت تراختوري ها از علي دايي بود!.كريم باقري به عنوان تنها بازيكني كه مقابل تراختور بازي نمي كرد قابل ستايش بود.او آنقدر شجاعت داشت كه در آستانه بازي مقابل تراختور،خود را به مريضي يا مصدوميت نزند!يك كلام والسلام، مقابل تراختور،هرگز!



كار از جايي شروع شد كه تراختوريها در تهران بزرگ مورد شديدترين حملات قوميتي قرار گرفتند،اما علي دايي و كريم باقري به عنوان نماينده جامعه ترك ايران خم به ابرو نياوردند! حتي هواداران تيم پرسپوليس را نيز به سكوت دعوت نكردند! و حتي بر عليه تراختوري ها مصاحبه كردند.
بايد واقع بين بود امروزه موضع برابر تراختور، موضع برابر آذربايجان است.
به هر صورت تمامي ناسزاهايي كه در آن روز به ترك هاي ايران شد شامل حال خانواده هاي دايي و باقري نيز شد.ورق برگشت!
دايي در مصاحبه اي گفت: اينجا ايران است،كسي منكر آن نشد اما منظور ايشان نيز كاملاً مشخص نبود ،شايد معني اين حرف اين بود كه چون اينجا ايران است پس مي توان به مليون ها ترك ناسزا گفت!
باقري ديگر آن اسطوره تراختوري ها نبود، او در سن پيري عشق جواني به سر زد و رسوا شد، براي از ما بهتران ، مقابل ما قرار گرفت.نه مقابل تراختور ِ تراختوريها،مقابل هويت و فرهنگ و زبان ما!
بدين ترتيب،اسطوره هايي كه روزي روزگاري سند ورزشي آذربايجان محسوب مي شدند در منطقه به مثال پشت كردن و عنصر نفرت تبديل شدند.
آنها قبل از آن كه آقاي گل جهان و برنده توپ نقره اي باشند يك ايراني و صد البته آذربايجاني بودند،آنقدر براي فوتبال اين ممكلت افتخار كسب كردند كه همزبانهايشان شايسته چنين القاب زشتي نباشند! اما حتي خود آنها نيز واكنشي به اين موضوع نشان ندادند.
به هر صورت پول تغييرات اجتناب ناپذيري در شخصيت انسان ايجاد مي كند.
پروردگارا! مرا با ثروت، دشمن شرافت و ضد ارزشهاي هزاران ساله خود قرار مده.

 

روزگار سپري شد و به بازي هفته قبل تراختور- فولاد رسيديم.داور بازي، اشتباهات فاحشي مرتكب شد،بازيكن حريف خوشحالي ناعرفي انجام داد به قول كارشناس برنامه فوتبال استاني،كبريت،بنزين و جرقه به خودي خود كاملاً بي خطر هستند اما اگر همزمان تركيب شوند انفجاري عظيم رخ مي دهد.در مقابل، تنها واژه اي كه از زبان مردم فهيم آذربايجان خارج شدن،واژه " بي شرف " بود.
اگر بازيكن حريف مصداق جرقه نمي شد حتي آن واكنش هم در كار نمي بود،هواداران تراختور با توجه به ذهنيت چند ساله و بازي افتتاحيه ليگ و محرز شدن فساد در داوري روي اشتباهات محرز حق وئردي واكنش نشان دادند،اما سؤال اينجاست در آن بازي مگر به غير از دايو كننده و پريرا و داور مسابقه به احدالناسي توهين شد؟ و توهين مگر چيزي فراتر از "بي شرف" بود؟ مگر قبل از حركت آنها،كسي به آنها توهيني كرد؟
خداي ناكرده ما در آن بازي به جامعه عرب ايران توهين كرديم!؟
يا به مردم عزيز و فهيم و هميشه محروم خوزستان حمله كرديم؟
بدون شك فرهنگ و شعور مردم آذربايجان زبان زد عام و خاص است و مردم بخوبي مسائل را تجزيه و تحليل مي كنند، اگر گنه کرده باشد در بلخ آهنگری - به شوشتر نمي زنند گردن مسگری.
موضع هواداران تراختور كاملاً مشخص بود،اعتراض آنها به اوضاع داوري فوتبال است.
در اين جريان كسي كه محكوم شد تراختور و هواداران تراختور بود، كاملاً غير قانوني دو امتياز را داور و يك امتياز را كميته انظباطي از ما دزديدند.اما وقتي اعتراض كرديم آقاي كفاشيان اعلام مي كنند كه چون در اينجا آزادي از حد متعارف تجاوز كرده چنين اتفاقاتي رخ مي دهد!
شايد حق با ايشان است اگر آزادي از حد تجاوز نمي كرد كه روز روشن داور يك تيم بي گناه را سر نمي بريد!
ببينيد چقدر آزاديم كه در استاديوم ها به همديگر ناسزاي قوميتي مي دهيم! و از آن لذت مي بريم.
كسي هم كاري به كار ما ندارد.
بازي هفته بعدي تراختور با ديگر تيم اهوازي،اين بار در خوزستان بود.
فولادي ها از اينكه نتوانستند با كمك داور هم تراختور را ببرند ناراحت بودند!
آنها همه نوع انگي به سرمربي ما زدند تا هواداران را مقابل سرمربي تيمشان قرار دهند اما موفق نشدند.
از اينكه 50 هزار هوادار به استاديوم آمده بود ناراحت بودند! مخصوصاً اينكه بليط هم مجاني نبود!
بازيكن آنها محروم شد و بازي را به استقلال باختند به هر صورت زور استقلال در خارج از زمين سبز بيشتر از فولاد است،آنها ديگر تراختور نيستند كه سرشان را ببري، مقابل آنها بايد دو دستي سر خود را بگيري!
ابن قاسم و سعداوي شروع به جنجال و ايجاد حاشيه كردند،آنها مردم خوزستان را بر عليه مردم شمال غرب كشور تحريك كردند،بليط بازي را رايگان اعلام كردند،دست به هرگونه كار كثيف غير فوتبالي زدند،تنها ناراحتيشان حضور 50 هزار هوادار در بازي قبلي بود!
بازي استقلال خوزستان و تراختورسازي آذربايجان شروع شد.نه داور پنالتي بادآورده براي تراختور گرفت و نه بازيكني از تراختور آبستن شد!
حتي خطاهاي 50-50 نيز به نفع ميزبان گرفته شد.
اينجا در كمال آرامش فحشهاي ركيك ناموسي سر داده شد،اما اينها شامل حال كسر امتياز نمي شود! آنها فقط روي "بي شرف" حساس هستند!
"ايران پر از ترك خره"،شعاري بود كه بوضوح از رسانه ملي شنيده مي شد،بدون اينكه در آذربايجان كوچترين توهيني به مردم عرب كشور شده باشد،اين شعار و شعارهاي ركيك تر كه از بازگو كردن آن معذوريم. اما هرگز نه محروميتي در كار بوده و نه كسر امتيازي!
ببينيد آذربايجان اگرچه برزيل نيست اما مردمش آنقدر شعور دارند كه بدانند كي و چه زماني و از چه كساني چه چيزي مي خواهند!
مردم جنوب كشور هم آنقدر خونگرم و مهمان نواز هستند كه حسابشان با آن عده سوا باشد. چنين شعارهايي كه الحق و الانصاف برازنده همان كساني ست كه بازيچه يك مشت ابله و تفرقه انداز شده اند.
شايد خواست خدا بود كه هر 4 گل اين ديدار توسط ترك ها به ثمر برسد!

 

در قبال اين حركت زشت، كريم انصاري فر اردبيلي حتاكان به ناموس و هويت ترك ها را به سكوت فراخواند! كاري كه سالهاي سال نه از دست علي دايي بر آمد و نه از عهده كريم باقري!
بايد ديد در قبال توهين به يك ملت چند امتياز از استقلال اهواز كسر خواهد شد!
اصلاً بايد ديد اين كسر امتياز چه فرهنگ سازي در استاديوم ها كرده است!
بايد ديد در بازي استقلال اهواز و تراختور، سرپرست و مربي تيم فولاد چه كاره است كه در هر سوراخي سرك مي كشد؟
آقاي ابن آدم سرش را به هر سوراخي فرو نمي برد، يادتان باشد در دهانه هر سوراخي يك افعي انتظار كش است.

نویسنده : مهدی ایاز

*استفاده از این مطلب به شرط ذکر منبع(بیرلیک یولو) بلامانع است.

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Friendfeed :: Twitter :: Greader :: Email To: :: Qirmiz-da paylash! ::

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر